«اختلالاتِ اضطرابی»، اختلالی شایع در بین مردم لارستان است
دکتر «ملاحتِ غفوری» در گفت و گو با آفتاب لارستان:
«اختلالاتِ اضطرابی»، اختلالی شایع در بین مردم لارستان است/ بسیاری از مردم میگویند که مگر ما «دیوانه» هستیم که به روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنیم/ به مردم اکیدا توصیه میکنم از «خوددرمانی» پرهیز کنند
زینب دلام/ آفتاب لارستان: همه ما اصطلاحاتی همچون روانی، دیوانه، بیمار روانی و… را شنیدهایم. این اصطلاحات حتی برای شوخی و گاهی توهین به یکدیگر نیز استفاده میشوند؛ اما همانطور که دچار بیماری جسمی میشویم گاهی سیستم روان ما نیز دچار مشکل میشود. در این مواقع، از اصطلاح «بیماری روانی یا اعصاب» استفاده میکنیم.
بیمارانِ اعصاب و روان نیز همانند بیماران دیگر به درک، کمک و همدلی سایر اقشار جامعه نیاز دارند؛ این افراد به دلیل عقاید نادرستی که در مورد بیماریهای اعصاب و روان در جامعه وجود دارد، به موقع به دنبال درمان نرفته و اطلاعات درستی در رابطه با ماهیت بیماری خود ندارند.
در واقع، همه ما در طول زندگی، دورههایی از افسردگی، غم، خشم یا اضطراب را تجربه کردهایم، یا در دوران زندگی خود، طعم تنهایی، شک به ارزشها و یاس و ناامیدی را چشیدهایم، اما آیا در همه این موارد دچار یک اختلال روانی شدهایم؟
برای پاسخ به این سوال و درک بهتر این موضوع، گفتوگویی را با «دکتر ملاحت غفوری» متخصص اعصاب و روان لاری انجام دادهام که در ادامه میخوانید:
***
لطفا برای شروع گفت و گو، خودتان را معرفی بفرمایید؟
دکتر «ملاحت غفوری»، متخصص اعصاب و روان و اهل لار هستم، دوران پزشکی عمومی خود را در دانشگاه شیراز گذراندهام و فارغالتحصیل رشته تخصصی اعصاب و روان از همین دانشگاه هستم و هماکنون نیز در شهر لار خدمت میکنم.
خانم دکتر آماری از اختلالات عصبی و روانی مردم منطقه دارید؟ طبق این آمارهای احتمالی، وضعیت مردم لارستان در مقایسه با دیگر مناطق چگونه است؟
از نظر آماری خیر، بررسیِ آماریِ انجام شده ندارم، اما در مدتی که در لار مشغول به طبابت بودم، «اختلالات اضطرابی»، اختلالِ بسیار شایعی است که در مردم این منطقه مشاهده میشود، البته درصد زیادی از بیمارانی که دچار اختلالات اضطرابی هستند، به اختلالِ افسردگی نیز مبتلا هستند؛ در واقع، اختلالات اضطرابی از شایعترین طبقات اختلالات روانی محسوب میشوند و بر اساس مطالعات، از هر چهار نفر، یک نفر واجد ملاکهای تشخیصی حداقل یک اختلال اضطرابی است.
کلا به نظر میرسد آنقدر که مشکلات و بیماریهای جسمی برای مردم مهم است و سریعا به پزشک و متخصص مراجعه میکنند در مورد مشکلات روانی برعکس است و غالبا به این مشکلات به شکل بیماری دیده نمی شود، درست است؟
بله، بسیاری از مردم به پیشنهاد اطرافیانشان که به آنها میگویند به یک روانپزشک یا روانشناس مراجعه کند مقاومت نشان میدهند و میگویند که مگر من دیوانه هستم که به روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنم.
واقعیت این است که همانطور که همه ما انسانها دچار بیماری جسمی میشویم، گاهی سیستم روان ما نیز دچار مشکلاتی میشود، اما بنا به دلایلی مراجعه بهموقع جهت درمان انجام نمیشود. یکی از این دلایل، ترس از برچسب خوردن یا انگ بیماری اعصاب و روان است، همچنین بسیاری از مردم ما بهویژه مردها میگویند: «ما همه چیز را میدانیم، خودمان مشاور هستیم و عمری به دوستان و بستگانمان مشاوره دادهایم، حالا پیش روانپزشک برویم؟»
در جواب باید بگویم که روانپزشکی و روانشناسی یک علم است و تنها کسی میتواند این ادعا را داشته باشد که در دانشگاه و بهصورت حرفهای این علم را آموخته باشد؛ این موضوع، با دردِ دل کردن متفاوت است، نمیگویم که درد دل کردن خوب نیست اما کمکی هم به حل مشکلات نمیکند و مراجعه به متخصصان این حوزه را میطلبد.
در بسیاری موارد، مردم تفاوت روانشناس و روانپزشک را درک نمیکنند، موافقید؟
روانپزشک و روانشناس هر دو در حوزه سلامتِ روان فعالیت میکنند، اما وظایفشان با هم فرق میکند و شیوه کارشان متفاوت است. روانپزشک یا متخصص اعصاب و روان کسی است که در رشته پزشکی تحصیل کرده است و پس از گذراندن دوره پزشکی عمومی، دوره تخصصی خودش را در رشته روانپزشکی که یکی از تخصصهای پزشکی است سپری کرده است. روانشناس در رشته روانشناسی در دانشگاه تحصیل کرده است و یکی از شاخههای این رشته، روانشناسی بالینی است؛ روانشناس از شیوههای مختلف رواندرمانی همچون شناخت درمانی، رفتار درمانی، بازی درمانی و… برای درمان مشکلات مراجعان خود استفاده میکند.
یکی از نکات مهم در مورد بیماریها، شناخت و تشخیص بیماری است، در همه جای دنیا تشخیص بیماری برعهده پزشک است و همانطور که فقط یک پزشک میتواند تشخیص دهد آیا بیماری سکته قلبی کرده یا خیر، فقط یک روان پزشک است که میتواند تشخیص دهد بیمار به چه نوعی از اختلال اعصاب وروان مبتلا شده است.
بسیاری از اختلالات روانی مانند بیماری دو قطبی، اسکیزوفرنی یا بیشفعالی تا حد زیادی با داروها قابل درمان هستند یعنی تمرکز درمان بیشتر روی کنترل با داروست، اما گاهی اوقات برای درمان یک بیماری، دارو به تنهایی کافی نیست و ترکیب دارو و رواندرمانی، هر دو، لازم است که در این مواقع، روانپزشک یا خودرواندرمانی را انجام میدهد و یا به یک روانشناس بالینی ارجاع میدهد.
خانم دکتر! افرادی که این اختلالات را دارند دقیقا کِی باید به پزشک مراجعه کنند؟
به طور کلی، هر قدر زودتر شخصی برای درمان مشکل روانیاش مراجعه کند و بیماری اش زودتر تشخیص داده شود به همان نسبت سود بیشتری میبرد.
در این موارد، خوددرمانی چقدر میتواند خطرناک باشد؟
بسیاری از بیماران ترجیح میدهند بجای اینکه به پزشک مراجعه کنند و درمان تخصصی را دریافت کنند خوددرمانی کنند؛ افراد زیادی به ما مراجعه میکنند، مشکل جدی روانی هم دارند اما مدت طولانی، خانوادههایشان آنها را پیش «دعا نویس» بردهاند، یا از داروهای عطاری استفاده کرده یا از همسایه و دوست و فامیل داروهایی گرفته و مصرف کردهاند و زمانی که به ما مراجعه کردهاند حالشان خیلی بد است و چه بسا که کارشان به بستری شدن هم بکشد.
توصیه میکنم که مردم از این کار حتما پرهیز کنند چون خوددرمانی میتواند عوارض بسیار زیانباری داشته باشد.
مدت زمان و چگونگی روند درمان این بیماریها را لطفا توضیح دهید؟
مدت زمان درمان این بیماریها، برخلاف بسیاری از بیماریهای جسمی، کمی طولانی است، چه زمانی که بخواهیم از دارو استفاده کنیم و چه زمانی که بخواهیم از درمان غیردارویی همچون رواندرمانی استفاده کنیم پروسه زمانبری است.
حدود چهار تا شش هفته طول میکشد تا اثر دارویی شروع شود و بعد از آن هم بسته به نوع بیماری، ممکن است درمان را تا شش ماه یا یک سال، دو سال یا پنج سال ادامه دهیم، در موارد خاصی هم ممکن است دارو را تا آخر عمر ادامه دهیم.
مشکل اصلی که با مراجعانمان داریم هم همین موضوع است، بیماران ما میگویند که نمیخواهیم به دارو وابسته شویم و تا آخر عمر مصرف کنیم و نگران هستیم. مردم باید به این نکته توجه کنند که بیشتر داروهای روانپزشکی خطر وابستگی ندارند بلکه دوره درمانی دارند که بر طبق دستور خاصی، وقتی آن دوره تمام شد دارو قطع خواهد شد، در موارد نادری، بسته به نوع بیماری، ممکن است که تا آخر عمر بخواهیم دارو را ادامه دهیم اما این موضوع بر حسب نیاز است. همیشه این مثال را برای بیمارانم میزنم که اگر شما دچار بیماری فشار خون یا دیابت شوید و پزشکتان برای شما داروی ضد فشار خون یا دیابت تجویز کند و به شما بگوید که تا آخر عمر مصرف کنید این اصطلاح را هیچ وقت به کار نمیبرید و نمیگویید که من به این دارو وابسته میشوم یا خیر…
داروهای روانپزشکی هم به همین ترتیب است، برحسب نیاز تجویز میشود و فرقی با بیماریهای جسمی نمیکند و اگر نیاز باشد باید مصرف شود.
معضل دیگر، وجود اینترنت است، به این صورت که بیمار به روانپزشک مراجعه میکند، روانپزشک هم دارو تجویز میکند اما پس از اینکه که بیمار به خانه میرود در اینترنت جستوجو میکند و عوارض دارو را مشاهد میکند و بلافاصله دارو را قطع میکند.
همشهریان ما باید بدانند که هر چیزی که در اینترنت نوشته شده است لزوما از اعتبار کافی برخوردار نیست و دیگر اینکه پزشکی که این داروها را تجویز میکند اشراف کافی و کامل بر همه این عوارض دارد و هر دارویی در کنار فوایدش ممکن است عوارضی نیز داشته باشد، اما فراموش نکنیم که این عوارض در کنار سودی که میرسانند ناچیز است و اگر داروهای روانپزشکی زیر نظر پزشک متخصص و بر طبق دستور استفاده شود مشکلی به وجود نمیآورد.
شهروندان در لارستان برای درمان این مشکلات باید به کجا مراجعه کنند؟
هر کسی اگر فکر میکند که مشکلی از نظر اعصاب و روان دارد به اولین کسی که باید مراجعه کند یک روانپزشک است و این روانپزشک است که درصورت صلاحدید، برای تکمیل فرآیند درمان، ممکن است بیمار را به یک روانشناس بالینی، مشاور، کاردرمانگر و… ارجاع دهد؛ دلیل آن هم این است که بسیاری از اختلالات روان پزشکی، به دلایل بیماریهای جسمی همچون مشکلات تیروئید، کمخونی و… ایجاد میشوند و کسی به جز پزشک نمیتواند اینها را تشخیص دهد؛ فعلا در کل منطقه لارستان، اینجانب در شهر لار (بیمارستان امام رضا(ع))، یک روانپزشک در گراش، یک روانپزشک در اوز، یک نفر در بیرم و دو نفر هم در خنج حضور دارند.