سندرم افاضاتِ شبهعلمی، متناقض، عوامگرایانه و تبلیغاتی
سندرم افاضاتِ شبهعلمی، متناقض، عوامگرایانه و تبلیغاتی
طرح دو پرسش از اداره کل راه و شهرسازی، شورای اسلامی و شهرداری لار
نقدی به یادداشت «برنامه اصلاح سیاستهای نرخ زمین در لار» به قلم یکی از اعضای شورای شهر
محمدامین گرامی*: یادداشتی که اخیرا و از سوی یکی از اعضای شورای اسلامی شهر لار، درخصوص «اصلاح سیاستهای نرخ زمین» منتشر گردیده است (اینجا)، اگرچه حاوی جملات و عباراتی کلی و البته ابتدایی است فاقد هرگونه پیشنهاد اجرائی و عملی است، از چند جهت، میبایست مورد تامل قرار گیرد:
نخست اینکه با طرح عبارت «اتکای درآمد شهرداریها به فروش تراکم کاهش یابد» در این یادداشت، مشخص میشود که نویسنده محترم که خود، عضوی از بدنه مدیریت شهری است، تلویحاً، شهرداری را به تراکمفروشی متهم ساخته و اذعان میدارد که بخش عمدهای از درآمد شهرداری لار، حاصل تراکمفروشی است، بهکارگیری لفظ «اتکا» گویای وابستگی این شهرداری به درآمدهای ناپایدار ناشی از فروش تراکم است. به این ترتیب، طرح این سوال از سوی متخصصان و دلسوزان شهر، بیدلیل نخواهد بود که عضو محترم شورا که اتفاقاً یادداشت مورد بحث را نیز به رشته تحریر درآوردهاند و بهتر از دیگر افراد، در جریان اطلاعات پشت پرده شهرداری میباشند، از کدام تراکمفروشی عمده در شهر لار، پرده بر میدارند؟! آیا شهرداری لار، درآمد خود را از طریق تراکمفروشی به دست میآورد؟ در این میان، اداره کل راه و شهرسازی و شورای اسلامی شهر لار، نقش نظارتی خود را چگونه ایفا نموده اند؟!
طرح چنین اتهامی به شهرداری لار، یا از سر ناآگاهی است و یا آنکه عضو محترم شورا، با داشتن اطلاعاتی از پشت پرده درآمدهای شهرداری، دست به نگارش چنین یادداشتی زده است. انتظار میرود شورای اسلامی شهر لار و روابط عمومی شهرداری و بویژه اداره کل محترم راه و شهرسازی، در این خصوص روشنگری لازم را به عملآورد.
از دیگر سو به نظر میرسد، پیشنهادات کلی مقاله، حاکی از عدم درک صحیح عضو محترم شورا، از مسئله زمین شهری و مسکن است. ایشان «محدودیت زمین» را نه ناشی از کمبود منابع(بهنظر میرسد منظور ایشان از منابع، زمین است)، که ناشی از «الگوی نامتوازن» توزیع زمین در سطح لار میدانند. عبارت «توزیع نامتوازن زمین» در متون دانشگاهی و علمی، از تعریف مشخصی برخوردار نیست، با این وجود، توضیحات بعدی نویسنده، قدری منظور ایشان را برای خوانندگان روشنتر میسازد:
“۱- از یک سو، شاهد عدم بهرهمندی اقشار محروم از زمین برای تامین مسکن مصرفی خود هستیم.
۲- از سوی دیگر با تملک بیش از نیاز توسط گروههای مختلف و عدم بهرهوری مناسب زمین مواجه هستیم.”
لذا ایشان اعتقاد دارند که منظور از الگوی نامتوازن توزیع زمین، «عدم برخورداری نیازمندان از زمین، برای تامین مسکن» از یکسو و «تملک املاک زیاد، از سوی افراد برخوردار است».
اگرچه این مسئله را میتوان با عباراتی علمی، نظیر توزیع ناعادلانه ثروت در جامعه و یا عدم نظام مالیاتی جهت مالیات بستن بر معاملات زمین و یا خانهها و اراضی خالی، تبیین نمود، با آنهمه، این مسئله ارتباط اندکی با شهرداری دارد و ریشههای آن را میبایست در سطوح کلان تصمیمگیری، و نه شهرداری که سطحی محلی است، جستجو نمود. مواردی نظیر عدم وجود نظام مالیاتی که سودجویی مالکان را مانع شود و عدم وجود شفافیت در بازار زمین و مسکن، مسائلی است که در سطح ملی قانونگذاری مطرح است و شهرداریها و شورای اسلامی شهر، بعنوان مدیریت محلی، نه از صلاحیت و اختیار قانونی لازم برخوردارند و نه توان اجرائی ساختن چنین برنامهای را دارند، وعده ایجاد چنین سازوکاری، از سوی مدیریت در سطح محلی، چیزی جز عوامفریبی نیست. از دیگر سو، پس از طرح این مسئله، مشخص نیست که نویسنده یادداشتِ مذکور، چه راه حلی را برای این مسئله ارائه داده است؛ ایشان صرفاً طی یک پاراگراف کوتاه، به نتیجه «افزایش تراکم»، اشاره کردهاند:
“در چنین شرایطی بر اثر فشار تقاضا، فروش تراکم مطلوبیت مییابد که خود طی یک چرخه بازخوردی منجر به افزایش قیمت زمین میشود. لذا سیاستهای حوزه زمین باید در کنار اصلاح نظام درآمدی شهرداری، معطوف به تامین نیاز مصرفی محرومان و نیز افزایش بهرهوری زمین و بازتوزیع عادلانه منابع زمین در لار باشد.”
این استدلال که افزایش تراکم موجب افزایش قیمت زمین میشود، اگرچه تاحدودی صحیح است، با مقصود غلطی همراه است و کمکی به حل مسئله طرح شده از سوی نویسنده نمیکند، اگر هدف پاسخ به تقاضای موثر مسکن است، افزایش تراکم، امکان افزایش عرضه مسکن را فراهم میآورد و افزایش عرضه، تقاضای افراد را برطرف خواهد ساخت. مگر نه آنکه ایشان در پی تامین نیاز به مسکن هستند؟ حال چگونه است که ایشان راه حل خود برای تامین این تقاضا را جلوگیری از تامین مسکن میدانند؟ بدیهی است نگارنده نیز، اعتقادی به تراکمفروشی و یا افزایش تراکم بیضابطه نداشته و افزایش تراکم را عملی میداند که میبایست با روشی علمی انجام شود و بحث در این خصوص میبایست با ذکر مثالهایی روشن و درخصوص شهر لار انجام گیرد، با آنهمه نظر نوشتار مبهم آن عضو محترم شورا، در اینجا جهت روشن نمودن تناقض موجود در بطن مسئله و پیشنهاد مطرح شده سوی ایشان، مختصر اشاره میکنم:
برای نمونه، با افزایش تراکم یک زمین، و تبدیل طبقات آن، از دو طبقه به چهار طبقه، قیمت زمین آن، افزایش مییابد (به نسبت بسیار کمتر از دو برابر)، میتواند تعداد بیشتری (حداقل دو برابر) واحد مسکونی را به مسکنهای موجود در شهر اضافه کرده و تقاضای افراد را تامین کند؛ حال مشخص نیست عضو محترم شورای اسلامی شهر، چگونه مخالفت با افزایش تراکم زمینهای شهری، میخواهد مسئله مسکن را تامین کند، آیا ایشان، در پی افزودن زمین به محدوده قانونی شهر است؟ بدیهی است شهر لار، دچار مسئلهای بهنام پراکندهرویی شهری است و افزودن اراضی جدید به شهر، این مسئله را تشدید خواهد کرد.
ایشان در پاراگراف آخر نوشته خود، با به کار گیری عبارتی مبهم (بازتوزیع عادلانه منابع زمین در لار)، نسخهای را برای آنچه خود “الگوی نامتوازن توزیع زمین” خوانده بودند، میپیچد، مشخص نیست منظور از بازتوزیع زمین، دقیقا چیست؟ گرفتن زمین از مالکان آن و توزیع آن میان اقشار نیازمند به زمین؟! انتظار میرود عضو محترم شورا که نویسنده این یادداشت بودهاند، منظور خود را از عبارتِ “بازتوزیع زمین”، بصورت شفاف و مشخص بیان نمایند. چرا که آنچه از این نوشته مبهم و کوتاه و خودمتناقض بر میآید، چیزی جز نادیده گرفتن حقوق مالکانه افراد و شعارهایی عوامفریبانه نخواهد بود.
سخن آخر؛ هیاهو برای هیچ!
یادداشتی که تحت عنوان «برنامه اصلاح سیاست های نرخ قیمت زمین در لار» به قلم یکی از اعضای شورای اسلامی شهر لار و از سوی رسانههای محلی منتشر گردیده است، از اصطلاحاتی شبه علمی و غیرعلمی بهرهبرده و پیشنهادات اجرائی و عملی خود را بطور روشن و شفاف بیان نمیکند و چنانکه در بخشهای این نوشتار مشخص گردید، میان مسئله طرح شده، تحلیل انجام شده و (شبه)پیشنهاد ارائه شده از سوی نویسنده آن، تناقضی آشکار مشهود است. استفاده از عنوانی بزرگ، برای چندخط نوشته، که فاقد پشتوانه فکری و برنامهای مدون است، بیشتر هیاهو برای هیچ است و نه برنامه اجرایی. چنین رفتاری در ماههای مانده به انتخابات شوراها، بیسابقه نیست.
آنچه باید مورد توجه قرار داد، آن است که بهرهگیری از ادبیاتی شبه علمی و فاقد پشتوانه نظری و پیشنهاداتی عملی، از سوی افراد عادی قابل پذیرش است، با آنهمه ذکر چنین مطالبی، از سوی یک عضو شورا، دو انتظار را در ذهن خوانندگان به وجود می آورد:
*نخست آنکه عنوان «برنامه اصلاح سیاستهای نرخ قیمت زمین در لار» برای چنین نوشته کوتاه و مبهمی، ذهن متخصصان و البته شهروندان را روشن و راضی نمیکند. عضو محترم شورا، میبایست برنامهای دقیق و مدون را با خوانندگان آفتاب و شهروندان به اشتراک بگذارند.
*دوم آنکه تهمت تراکمفروشی و اتکای شهرداری لار به درآمدهای ناپایدار از آن، میبایست از سوی روابط عمومی شورای اسلامی شهر لار و شهرداری و از همه مهمتر، اداره کل محترم راه و شهرسازی بهعنوان ناظر بر عملکرد شهرداریهای منطقه، پاسخ داده شود، آیا تراکم فروشی، یکی از منابع اصلی درآمدی شهرداری لار است؟ شهرداری لار، در کدام منطقه و یا مناطق از محدوده قانونی شهر لار، دست به تراکمفروشی زده است؟ آیا تراکم غیرقانونی که حقی ویژه است، نصیب افرادی ویژه گردیده و دیگر شهروندان از آن بیبهرهاند؟
امید است با روشنگری درخصوص مسائل مطرح شده، ضمن تنویر افکار عمومی، از تزلزل در اعتماد میان بدنه مردمی و مجموعه مدیریت شهری که در پی انتشار یادداشت مذکور، شکل گرفته بود، پیشگیری به عمل آید.
*کارشناس ارشد شهرسازی/ پایه یک شهرسازی نظام مهندسی ساختمان
دقیقا منم همین نظر و دارم ایشون بیشتر واسه شورای بعدی سرمایه گذاری می کنند نه پیشنهاد عملیاتی
یکی نیست به این اعضای محترم شورا بگوید در شهری که اینهمه شهرساز بزرگ مثل آقای دکتر شیخی و دکتر اراسته و مهندس گرامی دارد، چرا هرچه به فکر مبارکتان میرسد را منتشر میکنید، آن هم در رسانه ی مهمی مثل آفتاب لارستان
ای مگس حضرت سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود میبری و زحمت ما می داری
از آن وقت هاییه که یک عضو شورا سنگی رو تو چاه میندازه و صدتا اداره مثل شهرداری و راه و شهرسازی و بقیه اعضای شورا نمیتونن درش بیارن.
در تیتر یادداشت خانم یادگارفرد گفته شده راهکار اما راهکار خاصی ارائه نشده و صرفاً کلیاتی بیان شده است که به گفته آقای گرامی اشتباه است.
ما نیازمند کلیات نیستیم اینها را کم و بیش خیلیها میدانند. ما نیازمند راهکارهای دقیق و حساب شده هستیم.
آیا واقعا شهرداری لار، دارد به افرادی خاص تراکم فروشی میکند؟ اگر اینجوری است که حق همه ضایع می شود
مطلب خانم یادگارفرد را خواندم مطلب صحیح است و اما گران شدن زمین حاصل تراکم فروشی است و کیفیت زندگی در ساختمانهای بلند بسیار افتضاح است و نمی توان نام آن را مسکن گذاشت مسکن باید منزل باشد یعنی محل آرامش در آپارتمان بچه ها نمی توانند بازی کنند زن و شوهر مجالی ندارند هیچ حرف خصوصی وجود ندارد و هزاران نکبت دیگر این سوغات فرهنگ غربی و تکنولوژی بدون در نظر گرفتن نیاز انسان است همسایه بی معنی است!!!! آپارتمان معدن نکبت است چه یک طبقه چه چند طبقه لطفا ژست علمی به خود نگیرید اقدام عملی لازم است کیفیت زندگی در خانه های قدیمی هر انسان سالمی را به وجد می آورد دستشویی در اتاق خواب یعنی کثافت در اتاق خواب نور خورشید نیست اگر بخواهیم از نکبتی به نام آپارتمان سخن بگوییم ساعت ها وقت نیاز دارد.
این چیزهایی که گفتید در کجای مقاله ی خانم یادگار فرد درج شده؟!
معلوم است اصلا هیچ کدام از دو نوشته را نخوانده اید، حق همان است که مهندس گفتند، عوام فریبان در کارشان موفق هستند
جناب آقای گرامی گیرم فرمایشات شما درست ، کاش پس از این همه صغری کبری چیدن یک راهکار پیشنهاد میدادین ، نوشتار شما مرا یاد این داستان انداخت
🔹فردی چندین سال شاگرد نقاش بزرگی بود و تمامی فنون و هنر نقاشی را آموخت. استاد به او گفت که دیگر استاد شدهای و من چیزی ندارم که به تو بیاموزم.
شاگرد فکری به ذهنش رسید، یک نقاشی فوقالعاده کشید و آن را در میدان شهر قرار داد، مقداری رنگ و قلمی در کنار آن قرار داد و از رهگذران خواهش کرد اگر هر جایی ایرادی میبینند یک علامت × بزنند و غروب که برگشت دید که تمامی تابلو علامت خورده است و بسیار ناراحت و افسرده به استاد خود مراجعه کرد.
استاد به او گفت: آیا میتوانی عین همان نقاشی را برایم بکشی؟
شاگرد نیز چنان کرد و استاد آن نقاشی را در همان میدان شهر قرار داد ولی این بار علاوه بر رنگ و قلم، متنی که در کنار تابلو گذاشت این بود: اگر جایی از نقاشی ایراد دارد با این رنگ و قلم اصلاح کنید.
غروب برگشتند دیدند تابلو دست نخورده مانده است.
استاد به شاگرد گفت: همه انسانها قدرت انتقاد دارند ولی جرات اصلاح نه…!
قضیه انتقاد نیست بزرگوار، این خانم حتی سواد نوشتن نداره
امیدوارم مطلبی که آقای گرامی نوشتن به دستش برسه و ببینه که چرندگویی هم حدی داره و دست از این یاوه گویی برداره!!!!
، چه حکایت بی ربطی!
مگر آقای گرامی عده ای راه حل داشتند و هدف مقاله ی ایشان ارائه ی راه حل بوده. گاهی اوقات، جلوگیری از خطاهای بقیه ی افراد خودش یک راه حل است، ضمنا مگر این خانم یادگار فرد اصلا راه حلی هم ارائه داده؟؟ همه ی حرف آقای گرامی خم همین است که ایشان هیچ راه حلی ارائه نداده، مشخص است شما هم نوشته هیچ یک از این دو نفر را نخواندی و میخواهی با حکایت های بی ربط بی سوادی آن خانم را ماست مالی کنی
*دوم آنکه تهمت تراکمفروشی و اتکای شهرداری لار به درآمدهای ناپایدار از آن، میبایست از سوی روابط عمومی شورای اسلامی شهر لار و شهرداری و از همه مهمتر، اداره کل محترم راه و شهرسازی بهعنوان ناظر بر عملکرد شهرداریهای منطقه، پاسخ داده شود، آیا تراکم فروشی، یکی از منابع اصلی درآمدی شهرداری لار است؟ شهرداری لار، در کدام منطقه و یا مناطق از محدوده قانونی شهر لار، دست به تراکمفروشی زده است؟ آیا تراکم غیرقانونی که حقی ویژه است، نصیب افرادی ویژه گردیده و دیگر شهروندان از آن بیبهرهاند؟
این به نظرم مهمترین نکته ی مقاله بود، واقعا در لار چه میگذرد
یعنی شما انتظار داری خانم یادگارفرد خودش حرفهای خودش رو متوجه بشه!! همین که غلط املایی نداره خدا را شکر کن…
عااالی بود
درود مهندس
بسیار به جا و درخور
اعضای شورا باید بدانند که داستان این معرکه گیری ها خیلی وقت است به پایان رسیده است. انتخابات نزدیک است و متاسفانه هر یک از اعضا دست به اقداماتی میزنند که خود را نشان دهند اما به چه قیمت!
با تشکر از آقای مهندس گرامی که حق مطلب را از طرف مردم ادا کردند و پاسخ دادند.
با سلام
بسیار سپاسگزاریم که نخبگان و فرهیختگان شهرمان هنوز هم به مسائل شهر حساس هستند و به خوبی به تحلیل آن می پردازند. نکات جالبی در مقاله بالا اشاره شد. لطفا شهرداری و اداره راه و شهرسازی پاسخگو باشند.
شورا و شهرداری و راه و شهرسازی جواب بدهد، از همه مهمتر همین است!
گویا همه در این شهر با این خانم تعارف داشتند و خوشم اومد از مهندس گرامی که جوابی بهش داد که اگه این خانم محترم اهل درک باشه دیگه هیچ وقت نبایداظهار نظری در این موارد تخصصی کنه
تعجب ما از نماینده مجلس آقای حسین زاده است که چرا بدون تحقیق این خانم رو به مشاور خود منصوب کردن
پیشنهاد به سایت آفتاب لارستان: در موارد اینچنینی برای بالا بردن درک مخاطبان و جلوگیری از فحاشی های بیشتر در اینستاگرام به صورت زنده مناظره مودبانه برگزار کنید تا کم کم روند اصلاح شود اثر کار شما هزار برابر بیشتر می شود.
کاش جناب مهندس گرامی عزیز که این همه انرژی خود راصرف کوبیدن یک نفر از اعضای شورا شهرنموده اند ،صرف مسایل مهمتر میکردند.
خانم یادگار فرد و دوستان زبل، بجای دادن جواب مستدل، سعی میکنید دیگران را خراب کنید، تقوا هم چیز خوبی است
سلام بر دلقک شخصی […]، آقای عزیز مقاله رو جواب بده، حرف در دهان بقیه قرار نده
گرامی گذشت تا یادت بیار 😂
اقای ناشناس (گرامی)دست بردار بردار از حسادت همیشگی شما نسبت به خانم یادگارفرد که همه ما خانم یادگارفرد را کامل از همه نظر میشناسیم و نیاز به تخریب شما نیست و با تخریب هم ایشان خراب نمی شوند .
شما که قطعا از خانواده ایشونی که میشناسیش
بله، نیاز به تخریب نیست، آخر ایشان خودشان در کار خراب کردن خودشان هستند، هربار که یادداشتی می نویسند و یا جایی حرفی میزنند
از کی تا حالا فامیلی تان عوض شده، برادر، جواب نوشته را بده چرا نیت خوانی میکنی؟؟
آقای محترم همه مطالب ارسالی رو بزار نه مطالب گرامی و ناشناس که از طرف خودتونه
ناشناس انگار دلت خیلی پره برات عقده شده کار و مشاور بهت بدن
نوشته آقای مهندس دانشجوی دکترای شهرسازی، نشان میدهد که نویسندگان مقاله باید صلاحیت حداقلی از چگونگی نوشتن مقاله را دارا باشند. این نوع نوشته عنصر و مولفه ی اصلیش تعقل می باشد. اما اگر کسی بخواهد عواطف و احساسات را تحریک کند. قصه بگوید یا…
دو روز گذشته است، هنوز نه راه و شهرسازی و نه شورا و شهرداری واکنشی نشان نداده..
خدا خیرتان دهد خانم یادگارفرد عزیز و مهربان که دست […] را رو می کنید که مجبور می شوند جوابیه بدهند .
ظاهرا حامیان این عضو محترم شورا هم همچون خودش نابلد هستند و الا میدانستند مطلب مهندس گرامی جوابیه نبود بلکه نقد بود.
دوستان محترم خانم یادگارفرد از بزرگان لار هستند و ان شالله موفق باشند فردی دست پاک و به همین علت افرادی با ایشان مخالف هستند که زمین هایی را در لار به ناحق گرفتند و در حال حاضر شروع به تخریب ایشان می کنند .
کاش معنی بزرگی رو میدانستید و باد کردن اشخاصی، بزرگان شهرمان را خراب نمیکردید
مهندس گرامی البته جز بزرگان شهر نیستند اما ایشان را بعنوان متخصص قبول دارم و اشرافیتشون به موضوعات شهری دقیق است.
آقای گرامی با این سابقه و تجربه شون با این کامنت ها خراب نمیشن.
مقاله خوبی نوشته شده و نقد کاملا دقیق هست امیدوارم به جای خراب کردن آقای مهندس، عضو محترم شورا به فکر پاسخ مناسب باشند.
(سندرم افاضاتِ شبهعلمی، متناقض، عوامگرایانه و تبلیغاتی)
شما عنوان یاد داشت را نگاه کنید ،کسی که بخواد نقد کنه این جور شمشیر را از رو نمی بنده
واقعا جای تاسف داره نقد کردن علمی که این همه ناراحتی نداره
راستش من به نقد بودنش که شک دارم در مورد علمی بودنش هم بهتره کارشناسان جواب بدن دوست محترم
مطالبي که خانم دکتريادگارفرد مطرح کردن کاملا تخصصی و علمی بوده و مرتبط به رشته تحصیلی ایشون میباشدبر خلاف بعضی از اعضای شورا حتی تخصصی در رشته شهرسازی ندارندکه در طول اين چهار سال هیچ کار سازنده مثبتی از ایشان ديده نشده به مانند یک سیاهی لشکر هستند و انتظار دارند که در دوره بعدی هم در شورا حضور داشته باشند
بله.. مدرک هم […] داره.. فعلا که مشخص شد خبری از علم نیست و هرچه که هست، شبه علمه