پاسخ «محسنی» به «احمدلو»/ افسانه پردازان زمان و مکان را به هم می دوزند!
پاسخ «محسنی» به «احمدلو»/ افسانه پردازان زمان و مکان را به هم می دوزند!
پاسخی چند کوتاه به آقای دکتر «رسول احمدلو» در نقدی بر مطلب «خطه لار از گمان تا راستی»
آفتاب لارستان: پیرو درج یادداشتی از رسول احمدلو با عنوان «در راستی تاریخ خطه لار» که نقدی بر یادداشت «غلامحسین محسنی» با عنوان «خطه لار از گمان تا راستی» بود حالا محسنی طی یادداشتی که برای این سایت فرستاده به احمدلو پاسخ داده است که در ادامه می خوانید:
***
غلامحسین محسنی: نخست شادمانم جناب احمدلو که دکتر در رشته تاریخ هستند، نوشتهی مرا دارای اهمیت دانسته، به نقد آن پرداختهاند.
۱) عذرخواهی میکنم که در تایپ استاد گرانقدر جناب آقای دکترمحمدباقر وثوقی (استاد تمام و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران) (استادیار) آمده است. بیشک اشتباه تایپی و ناخواسته بوده است.
۲) آغاز تاریخنگاری محلی: دکتر احمدلو مینویسند: «مشوق اصلی پدیداری تاریخنگاری محلی، سلسلههای محلی و حکمرانان آنها بوده است.» بیشک چنین است. باید پرسید، چرا «سلسله میلادیان لارستان» که یک سلسلهی محلی با قدمت «چهارهزار سال» بوده، منشیان، دبیران و مورخین خود را تشویق به نگارش تاریخ خود نکرده اند؟! چگونه است که سلسلهای با دو امیر و درازی عمر ۲۰سال (چوپانیان) در تواریخ یاد شدهاند، ولی سلسله ۴۰۰۰ ساله نشانی از خود بجای نگذاشته است؟!
دکترگرامی! میدانیدکه «چهارهزار سال» که از ۱۰۱۰ هـ.ق سال تسخیر لار بدست الهوردیخان اگر به عقب برگردیم، به سه هزار پیش ازمیلاد میرسیم.
چون دکتر در تاریخ هستید، نیاز به گفتن نیست، که «مادها» در آغاز سدهی هشتم پیش ازمیلاد اولین پادشاهی در ایرانزمین تأسیس کردهاند. چگونه «میلادیان» شما ۱۶۷۰ سال پیش از مادها در «لارستان» پادشاهی در ایران بپا کردهاند، ولی مورخین مادها را اولین سلسله پادشاهی ایران میدانند؟!
بهترنبود، نخست مورخین گذشته را به بازخواست میکشیدید. سپس به نقد نوشته من میپرداختید؟!
البته در پانویس (ص۴۵۳) «تاریخ مفصل لارستان» جلد اول، این تاریخ «حدوداً ۶۲۴ سال قبل از میلاد و ۱۲۶۳ سال قبل از هجرت میباشد.» این در حالیست که «دکترمحمدباقر وثوقی استاد تمام گروه تاریخ دانشگاه تهران» در کتاب «از ایران چه میدانم؟ /۲۰ لارستان» (ص۳۷ و ۳۸) معتقدند: «مردمی که در ناحیۀ لارستان قدیم (شهرهای بندرلنگه، لامرد، بندرعباس و لارستان) زندگی میکنند، در سه دورۀ مختلف به این ناحیه مهاجرت کرده، در آن ساکن شدهاند. دورۀ اول که [مدنظر ماست] از قرن اول تا پنجم قمری تداوم داشته است. در این دوره دو گروه قومی بزرگ وارد منطقه لارستان شدهاند. گروه اول در تاریخ به نام اقوام لاری و لاروی(…) … و به زبان ویژهای معروف به لاری تکلم میکردهاند. سکونتگاه اولیۀ آنان مناطق صیموره، سوباره و تانه معروف به سواحل لاری در مجاورت دریای لاروی، از سواحل جنوبی هندوستان، بوده است (…) احتمالاً اقوام لاری در حملۀ نیروهای مسلمان به سواحل هند ناگزیر به مهاجرت گسترده به سمت خلیج فارس و نواحی پس کرانهای آن شدهاند.» و گروه دوم: «مهاجرتِ گستردۀ طوایف جت (jat)، از آریاییهای اصیل نواحی نام برده به سمت لارستان قدیم، در اوایل قرن پنجم قمری و پس از حملۀ گستردۀ سلطانمحمود غزنوی به منطقه سومنات صورت گرفته است.» «شواهد تاریخی نشان میدهد که این گروه مهاجر در قرن پنجم قمری، مرکزی برای استقرار خود پیداکرده، آنجا را «لار» نامیدهاند.»
دکترعزیز! استاد شما و من، برابر این نقل قول از ایشان، ثابت میکنند، مردم لار در قرن پنجم قمری یعنی ۴۱۶ هـ.ق مردمی هندو مذهب و جت (زط=کولی) بافرار از یورش مسلمانان، سرزمین آبا و اجدادی خود هندوستان ترک نموده، به پس کرانهی خلیج فارس آمده و «مرکزی برای استقرار خود پیداکرده، آنجا را «لار» نامیدهاند.» میدانی، این یعنی چه؟!
باید شما را روشن کنم! مردمی از هند برای اینکه مسلمان نشوند، خانه و کاشانه و سرزمین آبا و اجدادی خود را رها کرده، همراه گروهی کولی (قصدم تحقیر قومی نیست!) به پس کرانهی خلیج فارس فرارکرده؛ استقرار یافته، آن مکان شده «لار». باید پرسید، گرگین و مردمان زیر فرمانش در آنزمان کجا بودند، که با این تازه واردان مقابله کنند یا به استقبالشان بشتابند؟
پس با این حساب لار در قرن پنجم هجری بدست هندوان و جتهای مهاجر ساخته شده است. اینطور نیست؟ چگونه ۱۲۶۳ سال قبل از هجرت (بنوشته تاریخ مفصل لارستان) گرگین میلاد در آنجا سلسله پادشاهی تشکیل داده، که نوادگان او در قرن پنجم هـ حضور نداشتهاند؟!
در تاریخ مفصل لارستان اینگونه تناقضات بسیار دیده میشود. کافیست به معرفی «گرگین میلاد» در آن کتاب توجه نمایید. چند ده بار فرزند این یا آن پادشاه میگردد.
دکتر عزیز! مرا مراجعه به «شرفنامه بدلیسی، ریاضالفردوس خانی، عالمآرای نادری، صحائفالاخبار منجمباشی و سدیدالسلطنه کبابی» میدهید.
این نشان میدهد که فکر میکنید کتاب پژوهشی من بنام «خطه لار…» را نخوانده ملایید!
عزیز! آخر کسی کتابی را که نخوانده، چگونه به خود اجازه میدهد، نقد کند؟ من که افسانهپردازی نکردهام،که شما با افسانه به نقد آن پرداختهاید.
شما دکتر در تاریخ هستید. من یک مورد از دهها موارد تناقض در اینجا آوردهام. پاسختان به آن چیست؟ فاصله زمانی هزار و چند ساله چگونه هموار میکنید؟ بله، افسانهپردازان زمان و مکان را بهم میدوزند. شما نیز همین گونه نقد مینمایید؟
من برای مستند کردن پژوهشم ۲۷۰ منبع در مدت بیش از ده سال مورد کنکاش قرار دادهام. حال شما با چند منبع دست دومی قرون ۱۰، ۱۱ و ۱۴ هجری به مقابله برخواستهاید؟ شما میدانید «فاضل نیشابوری» کیست و کتابش چیست؟ شما میدانید «قاضی احمد غفاری» و «منجمباشی ترک» لار را جزیرهای در خلیج فارس میپنداشتند؟
اگر در نوشتهام دقت کرده بودید، به این نتیجه میرسیدید که اساساً «گرگین میلاد» پهلوان افسانهای، پادشاهان کیانی از جمله «کیخسرو» سلاطین پیش از حضور آریاییان در ایرانزمین، و شعر منسوب به فردوسی بزرگ از بنیان بیپایه است.
دکترگرامی! تاریخ زمانی افسانه بود که مردم برای سرگرمی و اندکی آسودن از تلاش زندگی به آن پناه میبردند. اکنون نزدیک به دو سده میباشد که تاریخ مورد مطالعهی مردم تاریخ بر پایه علم است. درس زندگیست. پایه در خرد آدمی دارد. روزگار طلسم بسر آمده است.
شما نخست ثابت کنید کیخسرو کیانی چه جایگاهی در تاریخ علمی دارد. سپس، تاجش را به گرگین میلاد که بدلیل فریب و دروغگویی در حضور کیخسرو به زنجیر کشیده میشود، داده شده؛ تا پس از ۴۰۰۰ سال به شاهعباس اول صفوی تسلیم نماید!
چون شما عزیز نادیده را دوست دارم. این نه بعنوان نصیحت، بل بعنوان دبیر تاریخ میگویم. برای نقد نوشتهی تاریخی (چون رشته شما تاریخ است) در آغاز باید نوشته را کامل خواند. به اسناد و منابع ارایه شده توجه کرد. منظور نوشته را دریافت. آنگاه اسنادی معتبر له یا علیه آن اقامه نمود. گیرم شما درست میفرمایید، «نگارش آثار تاریخنگاری محلی ایران از نیمه سده دوم هجری در عراق … آغاز شد». چرا یکی را برای نمونه معرفی نفرمودهاید؟ شما میدانید که دکتروثوقی (استاد تمام گروه تاریخ دانشگاه تهران) در «شرفنامه روحاله لاری(!) شیرازی…» نوشتهاند: «برای نخستینبار [دقت بفرمایید!] اینجانب (دکتر وثوقی) در کتاب لارستان و تاریخ مفصل لارستان، عبارت پادشاهان میلادی لارستان و سلسله امرای میلادیان لارستان را به کار برده است». حال سلسله و عنوانی که در پایان سدهی ۱۴ هجری نامگذاری شده، میتواند ۴۵۰۰ سال پیش دارای پایه و اساس باشد؟!/ پیروزباشید.
دو واره اده بی سواد تاریخی اوند.ش بئل بگری اده آدم تفرقه اندار
سایت آفتاب هم مسخره بازی وبچه بازی شده
مطلب هر […] که نباید ثبت ونشر داد.
به نظر میرسد بهترین راه برای بررسی کار جناب محسنی کتاب ایشان باشد. چرا که نمیتوان یک پژوهش را با یک یا چند مطلب در سایت ها قضاوت کرد. بنده با مرور کلی کتاب و البته با مطالعه پیشین کتاب تاریخ مفصل لارستان به این نتیجه رسیدم که کتاب استاد وثوقی دارای اشتباهات فراوان و گاه دارای تحریفات است. به دیگران هم توصیه میکنم با خواندن دو اثر به قضاوت بنشینند.
سلام به فرض محال که حرفهای شما درست باشد همین که عامل کینه و تفرقه می شوید و فتنه به پا می کنید و دوستیها را به دشمنی و محبت ها را به نفرت بدل می کنید یعنی قلم و نیت شما مسموم است بحث در فضای خصوصی تاریخ نگاران اشکالی ندارد و نظریه پردازی آزاد است اما در رسانه های عمومی نوشتن جای اشکال است. معلمی با کینه ورزی منافات دارد ابتدا بگویید این چه نوشتنی است که باعث تفرقه می شود البته در طول زمان این افراد حذف می شوند و به زبا…..دان تاریخ می پیوندند.
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آزد
به نظر میرسد که اقای احمدلو باید سوالات مستدل وتاریخی اقای محسنی را با ارایه سند ومتطقی پاسخگو باشند تا مردم منطقه بیشتر روشن شوند امروزه داشتن عنوان ومدرک تحصیلی برای ابراز نظر تاریخی کافی نیست کارهای پژوهشی ومطالعات بکفرد حرف اول میزند موفق باشید
دیگه چه اسناد و مدارکی میخواد؟؟؟
از محسنی […] و تفرقه انداز بیشتر سند اورده
با سلام و عرض ادب
فکر می کنم این نوع کنکاش و پیش کشیدن این نوع مباحث مغرضانه است.
اوضاع. تحصیلات. عالی. ودانشگاهای. ایران. بسیار. نامناسب. ونامتعارف. وبازاری. شده. است اغلب به فکر. گرفتن. مدرک. هستند. از. مطالعه. وپژوهش. وتحقیق خبری. نیست سالیانه. هزاران. هزار مدرک. وکاغذ. ودانشنامه دراین. دانشگاهها صادر میشوند. نتیجه ان. شده. است که. افراد فارغ. التحصیل. از بنیه قوی. علمی برخوردار. نباشند. واین به یک معضل. اجتماعی تبدیل. شده. است. درمقابل. افرادی معمولی. وکتاب. خوان. وبا. مطالعه. فراوانی. داریم. که. میتوانند. در دانشگاهها. تدریس کنند اما. مدرک. کذایی ندارند. خدا به این. اوضاع. نا. به سامان. دانشگاهها. رحم کند
به زودی کتابی خواهم نوشت با این عنوان:
قصبه گراش و دور زدن قانون در تبدیل شدن یک شبه به شهرستان!!!
در جواب از خور دانشجوی ارشد. نمونش خودت. ماشالا دانشجو ارشد مملکت هستی و این طرز نگارشت.چشمت نزنن
درود بر همه گلیتو.
آقای محسنی زبون اما یکی از معدود باماندگان پارسیگ ساسانی، با چندین واژه سومری. دستور زبان لارستانی با کهمره ای، دوسیرانی در شمال اُ شمال شرق فارس یکیه. تقریباً همه واژه های لارستانی با لری، بسیاری با کردی یکین.
آثار باستانی لارستان بشترش من پش از هخامنیشیه.
از نظر زبانی اُ فرهنگی هیچ تشابهی بین لارستان اُ هندوستان نی.
مو گمون اکونوم، جناب محسنی کل لارستان با ده خلوص اشتباه اوژکرته.
رسول احمدلو کمی اغراق اوشکرده ولی کلا حرفش درسته. سلسله میلادی از زمان اشکانیان بر لارستان حکومت شو اکرده.
دگر موضوع، شمال لارستان تا زمان الله وردی و امامقلی خان گرجی زرتشتی بستن، (چون اجدا خوم). مردم لار اُ گله دار هم چود، یا یهودی بستن. ایا همش مستنده. چود بده ی لار اُ گله دار اُ زرتشتی بده ی بقیه، دلیل محکمیه که لار اُ ولایات اطراف از زمان هخامنشی بستن.
آقای محسنی اسی مطرح بده ای همه لت اُ پت مگه خدا شه خش ندا.
دکتر احمدی نژاد یک دیالوگ معر.فی داره که میگه: آبو بریز همونجا که میسوزه
آمپر پسبوندی بدجور
انقدر که دیگه کم مونده بیای مستقیم فحش بدی و جلو خودتو گرفتی…
جناب محسنی به نوعی به فرهنگ و تاریخ وهویت یک دیار توهین می کند.
چه کسی باید جلو این آقا می تواند بگیرد.؟
یکیش نماینده است.که از شهر خودشون است اگر جلو اراجیفش نگیرید مردم اقدام می وکنند.
البته استاد تمام دانشگاه تهران خوبه نگفتن کلا لار یکی از استانهای چین بوده به همون پس کرانه راضی شدن
آقای محسنی با تحقیق وبا سند ومدرک صحبت کردند قطعاشخصی که تاریخ رو تحریف کرده وبا دروغ وبزرگ نمایی برای خودش اعتبار کسب کرده باید پاسخگو باشد به جای تعصب بیجا به شخص وشهر ومنطقه لطفا کمی منطقی تر به قضیه نگاه کنید .