آیا مشکل حجاب با جبر و جریمه حل میشود؟!
آیا مشکل حجاب با جبر و جریمه حل میشود؟!
نقدی بر پلمپ فروشگاهها بهدلیل آنچه بدحجابی خوانده میشود
حمیدرضا غلامیزاده/ گراش
دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث و مغازهدار
?چند هفته پیش، خبری مبنی بر پلمپ پنج مغازه در لار به دلیل رعایت نکردن حجاب توسط مشتریان منتشر شد که جای بسی تامل دارد، چراکه نه تنها در هیچ جای قرآن و احادیث، در امر حجاب، الزام و اجباری صورت نگرفته که بر فرض اجباری بودن آن، عدم رعایت حجاب توسط مشتریان چه ارتباطی به مغازهدارِ بیچاره دارد که باید از امرار معاش بیفتد؟! (گنه کرد در بلخ آهنگری/ به شوشتر زدند گردن مسگری).
?تمام آیات مربوط به حجاب (آیه ۳۱ سوره نور، آیه ۵۹ سوره احزاب و…) همگی واجبِ فردی است که باید هر زن مسلمانی رعایت کند، اما نمیتوان این واجب شرعی را بر کسی تحمیل و الزام کرد؛ از آنجایی که ما در اصل دین نمیتوانیم اجبار کنیم (لا اکراه فی الدین، آیه ۲۵۶ سوره بقره/ مؤمنین) به طریق اولی نمیتوان در فروع دین (حجاب) هم اجبار کنیم.
?بله، نهی از منکر واجب است، اما باید با سخنی کاملا لیّن و موثر صورت گیرد و در قالب دعوت باشد نه اجبار؛ کما اینکه در آیات زیادی، امر کردن و نهی کردن با واژه “دعوت” آمده است: “و لتکن منکم امة یدعون الی الخیر” (آیه ۱۰۴ سوره آلعمران)؛ بنابراین برای جذب حداکثری مردم به حجاب باید این دعوت با خوشاخلاقی صورت گیرد. خداوند متعال نیز به پیامبرش گوشزد میکند که اگر در دعوت کردنِ مردم به اسلام، تندخو باشی مردم از اطرافت پراکنده میشوند (آیه ۱۵۹ آلعمران).
?امام علی (ع) که خود نیز دارای حکومت و دولت بوده است، مسئولیت حاکم در مورد احکام اینچنینی، آشنا ساختن و ترویج و فرهنگسازی اموری میداند که به مصلحت جامعه است: “یعرفهم ابواب ما فیه صلاحهم و یحذرهم ما فیه مضارهم” (۱۶۸ تحفالعقول). حضرت نمیگوید باید اجرا کند و مجازات کند، بلکه میگوید: «یعرفهم و یحذرهم»، منظور، آشناسازی، هشدار و برحذر داشتن است. بنابراین، علیرغم اینکه خداوند با بیحجابی و گناه مخالف است، اما مشیت او هم بر اجبار و الزام قرار نگرفته است، چون اگر میخواست این روش را به کار گیرد، انسان را با این ویژگی نمیآفرید و طبیعت خلقت او را بهگونهای قرار میداد که زمینه تخلف و نافرمانی حاصل نشود: “ان نشا ننزل علیهم من السماء آیة فظلت اعناقهم لها خاضعین” (آیه ۴ سوره شعراء).
?امیر مومنان علی (ع) درباره سیاستگذاری، مسئولیتها و قلمرو وظایف حاکمان یادآور میشود که بهگونهای عمل کنند تا هم مؤمنان و هم کافران در سایه حکومتش، سرگرم و بهرهمند باشند (نهج البلاغه، ص ۹۸).
?اگر حکومت اسلامی میخواهد فرهنگ حجاب را در جامعه حاکم سازد و آن را به هنجاری عمومی تبدیل کند، باید از راههای فرهنگی و روشهای غیرمستقیم همراه با برنامهریزی و هماهنگ با کارشناسی و رعایت نکات روانشناسی بهره گیرد.
?برخی معتقدند که رعایت نکردن حجاب در جامعه، موضوع جدیدی است که مورد ابتلای زمان حکومت پیغمبر نبوده و به این دلیل، حکم تخلف و مجازات آن تعیین نشده است که در جواب باید گفت: “در عصر پیامبر و ائمه، کسان بسیاری حجاب را رعایت نمیکردند، همچون کنیزکانِ مسلمان و غیرمسلمان، اهل ذمه و اهل بادیه و گروه اذانهین لاینتهین، پیرزنان و…، حاکم معصوم میتوانست برای این گروه مجازات تعیین کند، اما نکرد (وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۲۰۶).
?برخی معتقدند که حجاب نماد اسلام است و رعایت نکردن آن به صورت علنی در جامعه باعث فساد میشود، حال اینکه طبق قانون اهم و مهم باید این قانون حجاب اجباری را حذف کرد تا اصل دینپذیری جوانان از بین نرود، توضیح اینکه شواهد موجود در جامعه نشان میدهد که هر چه از تاریخ تصویب این قانون میگذرد، نه تنها جوانان از حجاب بیزار شدهاند که از اصل دین نیز فراری شدهاند، چه اینکه پافشاری بر یک چیز به ضد خود تبدیل میشود.
?در همه ۲۷ کشور اسلامی دنیا به جز ایران، حجاب امری اختیاری است با این تخصیص که در عربستان، فقط در مکه و مدینه حجاب اجباری است، در اندونزی فقط در استان آچه و در گامبیا نیز فقط کارمندانِ زنِ دولت در محیط کار ملزم به رعایت حجاب هستند.
?علاوه بر چند تن از مراجع بزرگ تقلید که با حجاب اجباری مخالفاند، میتوان از این افراد نیز در مخالفت با این قانون یاد کرد: آیتالله سیدمحمدعلی ایازی، آیتالله کاظم شریعتمداری، آیتالله محسن غرویان، محمدجواد علوی بروجردی، آیتالله سید محمدحسن صدر، شهید مطهری، آیتالله یوسف صانعی، امام موسی صدر، دکتر سروش، آیتالله شهید بهشتی، دکتر محسن کدیور و آیتالله مسعودی؛ آیتالله مسعودی در این باره میگوید: “حجاب نباید حکومتی باشد، حجاب امری خدایی است، کسانی که با بیحجابها برخورد زشتی میکنند، ضد انقلاب هستند و مسلمان نیستند”.
?در پایان نتیجه میگیریم که گرچه حجاب، واجبِ شرعی است و آن را دوست داریم، اما نمیتوان آن را بر دیگران تحمیل و اجبار کرد، بلکه با شیوهای روانشناسانه و با سخنی بسیار دلسوزانه صرفا باید بیحجابی را نهی کرد. (منابع: قرآن کریم، نهجالبلاغه، تحفالعقول و وسائل الشیعه).