به تازگی خبر پلمپ شدن 5مغازه در لار بدلیل رعایت نکردن حجاب توسط مشتریان، منتشر شد که جای بسی تامل دارد چرا که نه تنها در هیچ جای قرآن و احادیث، در امر حجاب، الزام و اجباری صورت نگرفته که برفرض اجباری بودن آن، عدم رعایتش توسط مشتریان چه ارتباطی به مغازه دارِ بیچاره دارد که باید از امرارمعاش بیفتد(گنه کرد دربلخ آهنگری / به شوشتر زدند گردن مسگری).
تمام آیات مربوط به حجاب(آیه31سوره نور، آیه 59سوره احزاب و….) همگی واجبِ فردی است که باید هرزن مسلمانی رعایت کند ولی نمی توان این واجب شرعی را برکسی تحمیل و الزام نمود از آنجائیکه ما دراصل دین نمی توانیم اجبار کنیم (لااکراه فی الدین256بقره/ افانت تکره الناس حتی یکونوا مؤمنین99یونس) به طریق اولی نمی توان در فروع دین (حجاب) اجبار کنیم.
بله! نهی ازمنکر واجبه اما باید باسخنی کاملا لیّن و موثر صورت بگیرد ودر قالب دعوت باشد نه اجبار؛ کمااینکه در آیات زیادی، امر کردن و نهی کردن با واژه *دعوت* آمده است: و لتکن منکم امة یدعون الی الخیر104آل عمران) لذا برای جذب حداکثری مردم به حجاب باید با خوش اخلاقی این دعوت صورت گیرد ؛ خدای متعال نیزبه پیامبرش گوشزدمی کند که اگر در دعوت کردن مردم به اسلام ،تندخوباشی مردم از اطرافت پراکنده می شوند(آیه۱۵۹آل عمران)
امام علی علیه السلام که خود نیز دارای حکومت و دولت بوده است، مسئولیت حاکم در مورد احکام اینچنینی ، آشنا ساختن و ترویج و فرهنگسازی اموری میداند که به مصلحت جامعه است:یعرفهم ابواب ما فیه صلاحهم و یحذرهم ما فیه مضارهم168تحف العقول) حضرت نمیگوید باید اجرا کند و مجازات کند، بلکه میگوید: «یعرفهم و یحذرهم». منظور، آشناسازی و هشدار و برحذرداشتن است.
بنابراین، علیرغم اینکه خداوند با بی حجابی وگناه مخالف است ، ولی مشیت او هم بر اجبار و الزام قرار نگرفته ؛ چون اگر میخواست این روش را به کار گیرد، انسان را با این ویژگی نمیآفرید و طبیعت خلقت او را بهگونهای قرار میداد که زمینه تخلف و نافرمانی حاصل نگردد: ان نشا ننزل علیهم من السماء آیة فظلت اعناقهم لها خاضعین4سوره شعراء)
امیر مؤمنان علی (علیهالسّلام) درباره سیاستگذاری، مسئولیتها و قلمرو وظایف حاکمان یادآور میشود که بهگونهای عمل کنند که نه تنها انسان گناهکار (بی حجاب) در قلمرو حکومت احساس امنیت کند که حتی کافران نیز در سایه حکومتش، سرگرم و بهرهمند باشند؛نهج البلاغه ص98)؛نه اینکه گشت ارشادِ ما با برخورد خشن دست و موی زن نامحرم را میگیرد پرت می کند در ماشین.
لذا حکومت اسلامی اگر میخواهد فرهنگ حجاب را در جامعه حاکم سازد و آن را به هنجاری عمومی تبدیل کند، باید از راههای فرهنگی و روشهای غیرمستقیم همراه با برنامهریزی و هماهنگ با کارشناسی و رعایت نکات روان شناسی بهره بگیرد.
برخی معتقدند که رعایت نکردن حجاب درجامعه ، امر جدیدی است که مورد ابتلای زمان حکومت پیغمبر نبوده و به این دلیل، حکم تخلف و مجازات آن تعیین نشده است که در جواب باید گفت : در عصر پیامبر و ائمه، کسان بسیاری حجاب را رعایت نمیکردند مانند کنیزکان مسلمان و غیرمسلمان، اهل ذمه و اهل بادیه و گروه اذانهین لاینتهین، پیرزنان و… . حاکم معصوم میتوانست برای این گروه مجازات تعیین کند، ولی نکرد(وسائل الشیعه ج20ص206)
برخی نیز معتقدند که حجاب نماد اسلام می باشد لذا رعایت نکردنش به صورت علنی درجامعه موجب فساد می شود حال اینکه طبق قانون اهم و مهم باید این قانون حجاب اجباری را حذف کرد تا اصل دین پذیری جوانان ازبین نرود توضیح اینکه شواهد موجود درجامعه نشان می دهد که هر چه از تاریخ تصویب این قانون می گذرد، نه تنها جوانان از حجاب بیزار گشته اند که از اصل دین نیز فراری شده اند چه اینکه پافشاری بر یک چیز به ضد خود تبدیل میگردد.
درهمه 27کشور اسلامی دنیا به جز ایران ، حجاب یک امری است اختیاری با این تخصیص که :
عربستان : فقط در مکه و مدینه اجباری است
اندونزی : فقط در استان آچه
گامبیا :فقط کارمندان زن دولت در محیط کار
علاوه بر چندتن از مراجع بزرگ تقلید که با حجاب اجباری مخالف اند ، می توان از این افراد نیز در مخالف با این قانون یاد کرد :
آیت الله سید محمدعلی ایازی
آیت الله عباس قائم مقامی
آیت الله کاظم شریعتمداری
آیت الله محسن غرویان
آیت الله محمدجواد علوی بروجردی
آیت الله سیدمحمد حسن صدر
شهید مطهری
آیت الله یوسف صانعی
امام موسی صدر
دکتر سروش
آیت الله شهید بهشتی
دکتر محسن کدیور
آیت الله مسعودی : حجاب نباید حکومتی باشد؛ حجاب امر خدایی است/ کسانی که با بیحجابها برخورد زشتی میکنند، ضد انقلاب هستند و مسلمان نیستند
نتیجه گیری :
گرچه حجاب، واجب شرعی است و آن را دوست داریم ولی نمی توان آن را بر دیگران تحمیل و اجبار کرد بلکه با شیوه ای روانشناسانه با سخنی بسیار دلسوزانه صرفا باید بی حجابی را نهی کرد.
منابع :
قرآن کریم
نهج البلاغه
تحف العقول
وسائل الشیعه
به تازگی خبر پلمپ شدن 5مغازه در لار بدلیل رعایت نکردن حجاب توسط مشتریان، منتشر شد که جای بسی تامل دارد چرا که نه تنها در هیچ جای قرآن و احادیث، در امر حجاب، الزام و اجباری صورت نگرفته که برفرض اجباری بودن آن، عدم رعایتش توسط مشتریان چه ارتباطی به مغازه دارِ بیچاره دارد که باید از امرارمعاش بیفتد(گنه کرد دربلخ آهنگری / به شوشتر زدند گردن مسگری).
تمام آیات مربوط به حجاب(آیه31سوره نور، آیه 59سوره احزاب و….) همگی واجبِ فردی است که باید هرزن مسلمانی رعایت کند ولی نمی توان این واجب شرعی را برکسی تحمیل و الزام نمود از آنجائیکه ما دراصل دین نمی توانیم اجبار کنیم (لااکراه فی الدین256بقره/ افانت تکره الناس حتی یکونوا مؤمنین99یونس) به طریق اولی نمی توان در فروع دین (حجاب) اجبار کنیم.
بله! نهی ازمنکر واجبه اما باید باسخنی کاملا لیّن و موثر صورت بگیرد ودر قالب دعوت باشد نه اجبار؛ کمااینکه در آیات زیادی، امر کردن و نهی کردن با واژه *دعوت* آمده است: و لتکن منکم امة یدعون الی الخیر104آل عمران) لذا برای جذب حداکثری مردم به حجاب باید با خوش اخلاقی این دعوت صورت گیرد ؛ خدای متعال نیزبه پیامبرش گوشزدمی کند که اگر در دعوت کردن مردم به اسلام ،تندخوباشی مردم از اطرافت پراکنده می شوند(آیه۱۵۹آل عمران)
امام علی علیه السلام که خود نیز دارای حکومت و دولت بوده است، مسئولیت حاکم در مورد احکام اینچنینی ، آشنا ساختن و ترویج و فرهنگسازی اموری میداند که به مصلحت جامعه است:یعرفهم ابواب ما فیه صلاحهم و یحذرهم ما فیه مضارهم168تحف العقول) حضرت نمیگوید باید اجرا کند و مجازات کند، بلکه میگوید: «یعرفهم و یحذرهم». منظور، آشناسازی و هشدار و برحذرداشتن است.
بنابراین، علیرغم اینکه خداوند با بی حجابی وگناه مخالف است ، ولی مشیت او هم بر اجبار و الزام قرار نگرفته ؛ چون اگر میخواست این روش را به کار گیرد، انسان را با این ویژگی نمیآفرید و طبیعت خلقت او را بهگونهای قرار میداد که زمینه تخلف و نافرمانی حاصل نگردد: ان نشا ننزل علیهم من السماء آیة فظلت اعناقهم لها خاضعین4سوره شعراء)
امیر مؤمنان علی (علیهالسّلام) درباره سیاستگذاری، مسئولیتها و قلمرو وظایف حاکمان یادآور میشود که بهگونهای عمل کنند که نه تنها انسان گناهکار (بی حجاب) در قلمرو حکومت احساس امنیت کند که حتی کافران نیز در سایه حکومتش، سرگرم و بهرهمند باشند؛نهج البلاغه ص98)؛نه اینکه گشت ارشادِ ما با برخورد خشن دست و موی زن نامحرم را میگیرد پرت می کند در ماشین.
لذا حکومت اسلامی اگر میخواهد فرهنگ حجاب را در جامعه حاکم سازد و آن را به هنجاری عمومی تبدیل کند، باید از راههای فرهنگی و روشهای غیرمستقیم همراه با برنامهریزی و هماهنگ با کارشناسی و رعایت نکات روان شناسی بهره بگیرد.
برخی معتقدند که رعایت نکردن حجاب درجامعه ، امر جدیدی است که مورد ابتلای زمان حکومت پیغمبر نبوده و به این دلیل، حکم تخلف و مجازات آن تعیین نشده است که در جواب باید گفت : در عصر پیامبر و ائمه، کسان بسیاری حجاب را رعایت نمیکردند مانند کنیزکان مسلمان و غیرمسلمان، اهل ذمه و اهل بادیه و گروه اذانهین لاینتهین، پیرزنان و… . حاکم معصوم میتوانست برای این گروه مجازات تعیین کند، ولی نکرد(وسائل الشیعه ج20ص206)
برخی نیز معتقدند که حجاب نماد اسلام می باشد لذا رعایت نکردنش به صورت علنی درجامعه موجب فساد می شود حال اینکه طبق قانون اهم و مهم باید این قانون حجاب اجباری را حذف کرد تا اصل دین پذیری جوانان ازبین نرود توضیح اینکه شواهد موجود درجامعه نشان می دهد که هر چه از تاریخ تصویب این قانون می گذرد، نه تنها جوانان از حجاب بیزار گشته اند که از اصل دین نیز فراری شده اند چه اینکه پافشاری بر یک چیز به ضد خود تبدیل میگردد.
درهمه 27کشور اسلامی دنیا به جز ایران ، حجاب یک امری است اختیاری با این تخصیص که :
عربستان : فقط در مکه و مدینه اجباری است
اندونزی : فقط در استان آچه
گامبیا :فقط کارمندان زن دولت در محیط کار
علاوه بر چندتن از مراجع بزرگ تقلید که با حجاب اجباری مخالف اند ، می توان از این افراد نیز در مخالف با این قانون یاد کرد :
آیت الله سید محمدعلی ایازی
آیت الله عباس قائم مقامی
آیت الله کاظم شریعتمداری
آیت الله محسن غرویان
آیت الله محمدجواد علوی بروجردی
آیت الله سیدمحمد حسن صدر
شهید مطهری
آیت الله یوسف صانعی
امام موسی صدر
دکتر سروش
آیت الله شهید بهشتی
دکتر محسن کدیور
آیت الله مسعودی : حجاب نباید حکومتی باشد؛ حجاب امر خدایی است/ کسانی که با بیحجابها برخورد زشتی میکنند، ضد انقلاب هستند و مسلمان نیستند
نتیجه گیری :
گرچه حجاب، واجب شرعی است و آن را دوست داریم ولی نمی توان آن را بر دیگران تحمیل و اجبار کرد بلکه با شیوه ای روانشناسانه با سخنی بسیار دلسوزانه صرفا باید بی حجابی را نهی کرد.
منابع :
قرآن کریم
نهج البلاغه
تحف العقول
وسائل الشیعه